نوع مقاله : علمی تخصصی
نویسنده
کارشناس فرهنگی دانشگاه فرهنگیان (استان البرز)
چکیده
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سالهای68-1357 نشاندهنده دو نوع تحول«از» گفتمان و «در» گفتمان میباشد.جایگزینی ابرگفتمانهای ملیگرایی لیبرال با اسلامگرایی، بیانگر تحوّل«از»گفتمان و تبدیل خرده گفتمانهای آرمانگرایی اسلامی به مصلحت گرایی اسلامی حاکی از تحوّل «در» گفتمان اسلام گرایی است. این پژوهش در قالب مفهوم تحلیل گفتمان به معنای چگونگی فهم جهان صورت پذیرفته که در آن شناخت ما درباره «دیگری» بسیار مهم است.مطالعه ساخت هویتی «خود-دیگری» به محققان روابط بینالملل کمک میکند تا کنشگران را بهتر بشــناســند و نشــان دهند که آنها چگونه تکوین مییابند، چگونه خود را حفظ میکنند و در چه شـــرایطی به موفقیت دســـت خواهند یافت.در همین راستا بررسی ماهیت غرب به عنوان«دیگر» در اندیشههای امام خمینی(ره) به عنوان بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی در شناخت و تبیین گفتمانهای موجود در سیاستهای خارجی این نظام بسیار حائز اهمیت است.در ابرگفتمان ملیگرایی لیبرال برخلاف دیدگاه امام خمینی(ره) دوگانه معنا ساز هویت، بین خود و دیگری(غرب) شکل نمیپذیرد و دوگانه «خود-دیگر»در شـــبکههای قدرت و ثروت جهانی شکل میپذیرد اما در نقطه مخالف آن در ابر گفتمان اسلامگرایی تعریف«دیگر» همسو با نظرات ایشان تعریف میگردد که این امر ناشی از برداشتی حداکثری از دیدگاههای امام خمینی(ره) در خرده گفتمان آرمان گرایی اسلامی میباشد.اما با وقوع جنگتحمیلی و اثرات ناشی از آن نخبگان سیاسی به قبول گفتمان مصلحتگرایی اسلامی گرایش پیدا کرده و در آن سعی میگردد با حفظ تعریف«دیگر» از غرب در ارائه تصویری توصیفی از محیط عینی و تجویز راهحلهایی برای انطباق آرمانها و واقعیتهای بیرونی قدم برداشته شود.
کلیدواژهها [English]