نوع مقاله : علمی تخصصی
نویسنده
دانش آموخته کارشناسی پیوسته ، زبان و ادبیات فارسی ،دانشگاه فرهنگیان
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
تاج الدین محمود خُنجِی ، یکی از شاعران مشهور در ادب پارسی است . اگر وی را ، در شمار یکی از شاعران بلند - آوازه ی ادب پارسی به شمار آورده اند اغراق ننموده ایم . مسلماً ، شهرت وی به واسطه ی غزلیات زیبا و در عین حال با سوز و گداز اوست . با تأمّل در اشعار او در می یابیم که باریک اندیشی ها ، تصویر آفرینی و به ویژه جلوه های زیبا شناختی دانش بدیع چشم گیر و قابل مطالعه است . تصویر آفرینی های خاص استاد مَظلُوم ، و کاربرد آرایه های لفظی و بدیع وی - که بسامد قابل تأملّی را در برخی آرایه ها نشان می دهد – قابل اهمیت است . به نحوی که ، شاعر از ظرایف و دقایق ادبی به نحو اَحسن استفاده نموده است . بر این اساس نگارنده ، با بررسی نمونه هایی از شواهد شعری و مصادیق مُستخرج از دیوان در محور موضوع ، تحقیق و کاربردی نمودن اشعار مَدِّ نظر قرار گرفته است .
کلیدواژهها [English]
واکاوی آرایه های ادبی در اشعار مَظلُوم خُنجِی
|
مهرداد روشن زاده[1]
چکیده
تاج الدین محمود خُنجِی ، یکی از شاعران مشهور در ادب پارسی است . اگر وی را ، در شمار یکی از شاعران بلند - آوازه ی ادب پارسی به شمار آورده اند اغراق ننموده ایم . مسلماً ، شهرت وی به واسطه ی غزلیات زیبا و در عین حال با سوز و گداز اوست . با تأمّل در اشعار او در می یابیم که باریک اندیشی ها ، تصویر آفرینی و به ویژه جلوه های زیبا شناختی دانش بدیع چشم گیر و قابل مطالعه است . تصویر آفرینی های خاص استاد مَظلُوم ، و کاربرد آرایه های لفظی و بدیع وی - که بسامد قابل تأملّی را در برخی آرایه ها نشان می دهد – قابل اهمیت است . به نحوی که ، شاعر از ظرایف و دقایق ادبی به نحو اَحسن استفاده نموده است . بر این اساس نگارنده ، با بررسی نمونه هایی از شواهد شعری و مصادیق مُستخرج از دیوان در محور موضوع ، تحقیق و کاربردی نمودن اشعار مَدِّ نظر قرار گرفته است .
کلید واژگان : مَظلُوم خُنجِی ، بدیع لفظی ، بدیع معنوی ، سیر شعر
1. مقدمه
این جستار بر آن است ، آن گروه از آرایه های ادبی در دیوان تاج الدین محمود خُنجِی که بسیار پُر کاربرد هستند مورد واکاوی و بررسی شود . با مطالعه اشعار وی ، در می یابیم آرایه های ادبی ، در آثار و ا فکار شاعر نقش بارزی دارد . با وجود اهمیت بسیار کلام مَظلُوم خُنجِی ، هنوز تحقیق مستقل و جامعی در این خصوص انجام نشده است . مطلب دیگری که مؤید نوآوری این پژوهش است ، در کیفیت تطبیق مضامین موسیقی درونی و معنوی با شعر مَظلُوم ، أخذ و استخراج آنهاست ؛ در این مقاله نگارنده چگونگی تأثیر پذیری از آرایه های ادبی را با استناد به ستاره ی ادبیات پارسی، « مَظلُوم خُنجِی » تبیین می نمایند . هم چنین ، سعی در تفهیم اسرار مو فّقیت این شاعر ، گران سنگ در الهام از موسیقی درونی1 و موسیقی معنوی2 مورد واکاوی قرار دهند .
2. بیان مسئله
مَظلُوم خُنجِی ، نیز با بهره گیری از موسیقی درونی و معنوی به تصویر زیبایی شاعرانه و مضامین حکمی پرداخته است . دریا فت دقایق حکمی آرایه های ادبی ، نیازمند نظریه های با توانش تأویلی کا فی است . مسأله تحقیق حاضر نمونه ای از تأثیر موسیقی درونی و معنوی در ادبیات فارسی است و این مسأله قابل تحلیل به دو عمده مسئله است .
1. اهداف و زمینه های استفاده از آرایه های ادبی در شعر مَظلُوم خُنجِی چیست ؟ 2. شیوه و گونه های تأثیر پذیری از موسیقی ها چگونه است ؟ روش پاسخ به مسائل یاد شده ، تحلیل محتوایی همه ی اشعار تاج الدین محمود خُنجِی و واکاوی آرایه ها در شعر وی است .
3. روش پژوهش در این تحقیق که به شیوه ی توصیفی و تحلیلی انجام می گیرد ؛ ابتدا ، آرایه های ادبی موجود در دیوان تاج الدین محمود خُنجِی مشخص شده ؛ سپس ، این آرایه ها را به لحاظ انواع ، اشکال و نیز لفظی و معنوی بودنشان بررسی خواهد شد . و در پایان با مشخص کردن بسامد تجزیه و تحلیل مباحث ، نتیجه ارائه می گردد .
4. پیشینه پژوهش
با اینکه تاج الدین محمود معروف به مَظلُوم خُنجی ، شاعر بزرگ و ارزشمندی است ؛ اما ، در زمان ما کمتر تحقیق اساسی درباره ی شعر او انجام شده است . شاید اوّلین مشکل یا فتن دیوان وی باشد . دیوان مَظلُوم خُنجِی ، به تصحیح زهرا خوشابی زاده و زهرا مستمندی در سال 1382 در هزار نسخه به چاپ رسیده و بعد از آن دیگر تجدید چاپ نشده و بسیار کمیاب است ؛ و هیچ گزیده ارزشمندی هم از این کتاب در بازار موجود نمی باشد . بنابراین ، لازم است تحقیقاتی در دیوان این شاعر بزرگ صورت پذیرد ؛ شاید ، در زمینه پژوهش های بعدی راهگشا باشد .
در دیوان این شاعر بزرگ ، نکات بدیع و بکری نهفته است – که اگر قدری بیشتر به آن پرداخته شود – باب تازه ای در ادبیات و تحقیقات ادبی گشوده است . چنانکه ، پژوهشگران را از رفتن به سمت موضوعات تکراری بی نیاز می کند . اگر چه این شاعر از نامدارترین شاعر زبان و ادبیات فارسی می باشند و تحقیقاتی نیز در مورد اشعار آنان صورت پذیرفته است . اما ، متأسفانه این پژوهش ها بسیار اندک بوده است ؛ و به ویژه در زمینه ی مورد تحقیق در این مقاله ؛ یعنی واکاوی آرایه های ادبی در اشعار مَظلُوم خُنجِی ، تاکنون تحقیق مستقلی انجام نپذیرفته است .
5. اهداف هدف اصلیاز انجام این تحقیق ، واکاوی آرایه های ادبی و شناخت کارکرد های زیبا شناختی در اشعار مَظلُوم خُنجِی می باشد . از دیگر اهدا فی - که در این تحقیق دنبال می شود – می توان به موارد زیر اشاره کرد : 1. از آن جا - که مَظلُوم خُنجی ، با وجود ارزش ادبی ، اشعارشان چندان مورد التفات قرار نگرفته اند – سوق دادن محققان به سمت کشف جنبه های ادبی اشعار آنان ، از اهداف اصلی این پژوهش می باشد . 2. تعیین بسامد آرایه های ادبی در دیوان شعر شاعر مورد بحث .
6. بحث
6.1. زندگی نامه مَظلُوم خُنجِی
تاج الدین بن جعفر بن زین الدین بن محمود خُنجِی ، متخلص به مَظلُوم ، در اوایل قرن سیزدهم هجری قمری ، در خانواده ای اهل علم و دین ، در خُنج لارستان - فارس به دنیا آمد . سال تولدش بر نگارنده معلوم نشد . اگر از برخی روایت های شفاهی بگذریم ؛ نخستین نشانه حیات وی ، تاریخ مرگ فرزند هشت ساله اش ، « جعفر » است ؛ که « مَظلُوم » در مرثیه ای تاریخ 1238 ه.ق را برای واقعه ذکر کرده است . از این روی می توان حدس زد – که در این زمان او در سنین میان سالی بوده است – و به احتمال قریب به یقین « مَظلُوم » در اوایل سده ی سیزدهم هجری قمری ، به دنیا آمده است .
باری ، چنانکه پیش از این آمده ، وی ، به خانواده ای اهل علم و دین منتسب است . در مرثیه ای که برای مرگ پدرش ، شیخ جعفر بن زین الدین ابونجمی سروده است . وی ، را چنین معرفی می کند :
شیخ جعفر ، شاب مغفور جوان ابن زین الدین سر افراز کرام از ابونجمی بُدش اصل و نسب هم ذَویُّ القدر بود و هم عِظام مسکن مألوف او در خُنج بود از مشایخ مرتب و عالی مقام بُد مزکّی طینت و والا تبار هم ذَویُّ الجود و هم ذو الاحترام ( مَظلُوم ،5:1382) مَظلُوم ، عاشقی دلسوخته و عارفی وارسته است . وی ، آئین عشق را در درگاه جانانه آموخته و دفتر زهد و ریا را در آتش این عشق سوخته است .
برو ای زاهد خود بین که ا کنون مرا ارشاد از پیر مغان است مَظلُوم ، کتاب ارشاد را در محضر پیر مغان خوانده است ؛ و از این روست – که وجه الله را در هر کِسوتی به دیده دل می بیند و شراب معنوی را از کف سا قی مینوی می گیرد :
آرزومندم به جامی از شراب معنوی سا قیا برخیز و پر کن دم به دم پیمانه ام مست جام باده عشقم تو هشیارم مخوان گر چه از عقل و خرد دورم ، ولی فرزانه ام کعبه و دیر و کلیسا و کنشت و سومنات از همه روی تو بینم نه چو آن بیگانه ام (مَظلُوم ،9:1382)
مَظلُوم ، در بند ظواهر نیست . او را چنان وسعت دیدی است ، که کفر و دین هر دو راه پویان دوست می بیند اما ، اگر خواسته باشیم از منظر درون دینی به افکار و عقاید مَظلُوم بنگریم ؛ او را مسلمان زاده ای شا فعی مذهب می یا بیم .چنانکه، در غزلی ضمن بیان احوال عشق ، امام شا فعی را « مخزن الاسرار » احکام فقهی می داند :
مسائل چندم اندر دل ز رمز عاشقی باشد روید از شا فعی پرسید اسرار مسا ئل ها توصیفات مَظلُوم خُنجِی ، در ستایش پیامبر گرامی اسلام ، فا طمه الزهرا و امامان دوازده گانه شیعه(ع) از نمونه -های کم نظیر ادبیات دینی است .
تاریخ و فات مَظلُوم خُنجِی ، نیز مانند تولدش مستند نیست . منابع شفاهی سال 1277 ه.ق را تاریخ فوت او تعیین کرده اند.
6.2. بدیع لفظی
به ابزاری که جنبة لفظی دارند و موسیقی کلام را از طریق روابط آوایی ایجاد و یا افزون می کنند، صنعت لفظی می گویند. « در این شاخه ، هدف این است که متوجه شویم ، گاهی انسجام کلام ادبی بر اثر روابط متعدد آوایی و موسیقایی بین کلمات است، یعنی آن رشتة نامرئی که کلمات را به هم گره می زند و با فت ادبی ر ا بوجود می آورد، ماهیت آوایی و موسیقایی دارد.» (شمیسا ، 13:1368)
6.2.1. تکرار یکی از نشانه ها و اصول زیبایی در هنر تکرار است . « تکرار در هنر ، بسیار شایع است ؛ و کمتر اثر هنری را می توان یا فت ، که اجزای نزدیک و دور آن تکرار نشود . » ( غریب ،35:1387) به کارگیری اصل تکرار همچون اصول دیگر زیبایی ؛ از جمله هماهنگی ،تناسب ، توازن و . . . سبب ساماندهی ، وحدت و تأثیر گذاری اثر هنری می شود .
سواد زلف آن مه ، روی چین است به چین سنبلش چین و مچین است ( مَظلُوم، 78:1382)
***
ای مه سیمین بدن یاران به یاران این کنند دوستان دیدی گهی با دوست داران این کنند ( همان : 104)
6.2.2. واج آرایی یکی از گونه های موسیقی درونی تکرار و همسانی صامت و مصوت ها است . چنانکه ، در بعضی موارد با ایجاد موسیقی داخلی خاص سبب برجسته سازی ابیات و عبارت ها می شود . همچنین ، به القای پیام و لذّت در مخاطب مدد می رساند . این همسانی انواع مختلفی دارد . گاه به طور منظّم در صامت ها و مصوت های آغازین کلمات است . گاهی ، به طور پراکنده در صامت ها و مصوت های میانی و پایانی واژه هاست . به تجبّر به تکبر به تختر به فریب به تبسّم به تکلّم به دو صد ناز آمد (مَظلُوم ، 100:1382)
***
جام میم دهید ، دمادم به سر کشم دستم به طوق گردن آن ماهرو کنید ( همان :108)
*** تا کی دوری گزینم از درت این تن عریان من بین المغیث (همان :84)
6.2.3. جناس روش تجنیس یا جناس یا همجنس سازی یکی دیگر از روش هایی است که در سطح کلمات یا جملات ، هماهنگی و موسیقی به وجود می آورد . «روش تجنیس مبتنی بر نزدیکی هر چه بیشتر واک هاست ؛ به طوری که کلمات همجنس به نظر آیند ؛ یا همجنس بودن آن ها به ذهن متبادر شود . »(شمیسا ، 53:1368) همه از ذوق تو پستند چه اعلا و چه دون همه از شوق تو مستند سما تا به سمک (مَظلُوم،191:1382) جناس نا قص اختلا فی (سما – سمک) از غم سودای زلفش بخت من گشته سیاه چون سواد زلف او هم تار و مار افتاده است (همان :51)
6.2.3.1. جناس تام «لفظ (مجموعه ی صامت ها و مصوت ها ) یکی باشد و معنی مختلف ؛ یعنی اتحاد در واک ها و اختلاف در معنی باشد .»(شمیسا،53:1368) مه مستور بد خویی بت چین چین به گیسویی ز چشم فتنه انگیزش دل من شد گرفتارش (همان :156) واژه ی چین مصداقی از جناس تام است . چون ، چین اول به معنی اسم مکان و چین دوم به معنی شکن زلف است . نماز و روزه و حج ، شاخ و برگ ایمان ست سعادت دو جهان در جهان بود اخلاص (همان : 166) واژه ی جهان مصداقی دیگر از جناس تام است ؛ زیرا ، جهان اول به معنی دنیا و آخرت ؛ جهان دوم به معنی دنیا است .
6.2.3.2. جناس ناقص حرکتی جناس نا قص که آن را جناس مُحرَّف می گویند . « آن است ، ارکان جناس در حروف یکی و در حرکت مختلف باشند .» (همایی،50:1389) به صبح و شام منادی کند ملک به فلک فتوح گنج جَنان و جِنان بود اخلاص (همان :166)
6.2.4. سجع سجع در اصطلاح آن است – که نویسنده یا گوینده در کلام خود کلماتی آورد – در وزن یا حرف آخر یا هر دو متفق باشند . سجع بر سه قسم است : سجع متوازی ، سجع مطرف ، سجع متوازن .
6.2.4.1. سجع متوازی یکی از مهم ترین، زیباترین و پرکاربردترین نوع سجع است . عبارتند از « کلمات در وزن و حرف رویّ هر دو مطابق باشند»(همایی،42:1389) به عبارت دیگر ، «حروف آخر که از آن به «روی» تعبیر می شود و « وزن » . هماهنگی دو عامل وجود داشت » (خرقانی ، 3:1390) سجع متوازی نام دارد . نیامد خود به بالین یارم امشب به مردن می رساندکارم امشب ببین ای دوست حال زارم امشب مکن زین بیشتر آزارم امشب ( همان : 43)
6.2.4.2. سجع مطرف نوعی دیگر از سجع ، سجع مطرف است . آن است « الفاظ در حرف رویّ یکی و در وزن مختلف باشند » (همایی،42:1389) علت نام گذاری این گونه ی هنری به مطرف این است « ارزش موسیقایی آن ، در کناره ها با حروف پایانی نهفته است. » ( به رقم ، 5:1393)
نیامد خود به بالین یارم امشب بشد خون این دل افکارم امشب (مَظلُوم ، 1382 :50)
6.3. بدیع معنوی 6.3.1. مراعات نظیر در این روش بین کلمات ، تناسب معانی ایجاد می کنند . صنایعی که ژرف ساخت آن ها تناسب معنایی بین اجزا کلام است . «آن است - که در سخن اموری را بیاورند- در معنی با یکدیگر متناسب باشند ؛خواه تناسب آن ها ، از جهت همجنس بودن باشد . » (همایی، 257:1389)
شکسته کشتیم در بحر عشقت بی سر و سامان کجا آن زورق معنی که رو بدهد به ساحل ها ( همان : غزل 1)
*** مطرب نوائی ساز کن صوت حُدی آغاز کن در عود و دف آواز کن ، از من ببر آرام را (همان :غزل 4)
*** به بحر عشق غرقابم اسیر موج طو فانم از این دریای بی پایان نمی بینیم ساحل ها ( همان : غزل 3)
6.3.2. تضاد نیست کار سرسری در عشق بازی ای عزیز پخته شو بگذار خامی دور کن از سر هوس ( همان :150)
***
و اله و حیران شدم از روی مهر آرای تو محو گشتم ، من شدم مجنون و این باشد صریح (همان:91)
***
غمگسار همدگر بودیم در شادی و غم خود بده انصاف کین با غمگساران این کنند (همان :104)
6.3.3. کنایه در دیوان شعری مَظلُوم ، کنایه های فراوانی وجود دارد . کنایه ، در لغت به معنی پوشیده سخن گفتن است . « در اصطلاح سخنی است – که دارای دو معنی قریب و بعید باشد – و این دو معنی لازم و ملزوم یکدیگر باشند . پس ، گوینده آن جمله را چنان ترکیب کند و بکار برد ، که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل گردد.» ( همایی ، 1389: 255-256)
عزم کردن ز پی لعل لبش یک بوسه خال هندویش به یک باره عنان گیرم کرد (همان :122) کنایه از : متوقف کردن دلا مکن تو ا قامت در این رباط دو در روانه شو چو توئی زین سرا چه ، خود سیاح (مَظلُوم ،1382 :90) کنایه : دنیا
6.3.4. ایهام به ستم می کشی از دوست چرا مظلومت هیچت اندیشه از آن نیست که فردایی هست (همان : 74) مظلوم 1. ستم دیده 2. خود شاعر خرّم دل آن کسی که مدام از وصال یار هر روز و هر شبی دو سه جامی حواله هست (همان :75) مدام 1. همیشه 2. شراب
6.3.5. حسن تعلیل ز سواد طره زلف چو به مشک چین خبری رسد بشود ز غیرت آن سیاه و ز بوی آن اثری رسد ( همان : 116) مصراع دوم علتی برای مصراع اول است ؛ زیرا ، سیا هی و خوشبویی است .
7. نتیجه گیری
با بررسی اشعار تاج الدین محمو خُنجِی ، در می یابیم – که آرایه های بدیعی ( لفظی و معنوی ) نقش بسزایی را در ایجاد تصویر ها و زیبایی های کلام وی داشته است – و این اشعار به صورت کاربردی می تواند مورد نظر دانشجویان جهت تحقیق و پژوهش در دانش بدیع قرار گیرد .
از میان صنایع به کار رفته در دیوان اشعار دو آرایه مراعات نظیر و جناس از جهت بسامد و زیبایی در صورت و مفهوم قابل تأمل و اهمیت است . ضمن اینکه ، صرف نظر از آرایه های نام برده شده آرایه های دیگر به کار رفته در دیوان اشعار به اقتضای ذهن و زبان شاعر ، و مقتضیات ایجاد شعر ( غزل ) نیز قابل بررسی است .
آنچه مسلّم است ، بر اساس آن چه قید گردید پردازش شاعر به دانش بدیع و زیبا شناسانه لفظی و معنوی نسبت به دانش بیان و برخی عناصر بیانی و معانی در اولویت بوده است . به عبارت دیگر ، می توان این مقوله را علوه بر دیدگاه های هنری و زیبا شناختی آن در مباحث سبک شناسی نیز کاوید و بررسی است .
8. پی نوشت 1. از نظر استاد محمد رضا شفیعی کدکنی در کتاب موسیقی شعر ، موسیقی بیرونی شعر وزن عروضی است و موسیقی داخلی (درونی ) مجموعه هماهنگی هایی که از طریق وحدت یا تضاد صامت ها و مصوت های کلمات یک شعر پدید می آید و انواع جناس ها یکی از جلوه های آن است . ( شفیعی کدکنی ،1379: 332- 305) 2. موسیقی معنوی نیز از نظر ایشان همه ارتباط های پنهان عناصر یک مصرع که از رهگذر انواع تضاد ها و طباق ها و تقابل ها پدید می آید ؛ همچنین ، تکرار مایه اصلی – تم- شعر به صورت ها – واریاسیون های گوناگون . (همان : 305)
منابع - به رقم ، نعمت اله ( 1393) ، ویژگی های موسیقایی سجع در نهج البلاغه ، پژوهشنامه نهج البلاغه ، شماره 6 .
- خرقانی ، حسن (1390) ، « فراهنجار های ادبی در فواصل آیات و تفسیرهای زیباشناسانه و معنا شناسانه آن» ، مطالعات اسلامی- علوم قرآن حدیث ، شماره 3/87، ص 136-109 .
- شفیعی کدکنی ، محمد رضا ، ( 1379) ، موسیقی شعر ، تهران ، آگاه ، چاپ ششم . -شمیسا ، سیروس ( 1368) ، نگاه تازه به بدیع ،تهران ، فردوس .
- غریب ، رُز (1378) ، نقد بر مبنای زیبا شناسی ، ترجمه نجمه رجایی ، مشهد ، نشر دانشگاه فردوسی .
- مَظلُوم خُنجِی ، تاج الدین محمود (1382) ، دیوان مَظلوم خُنجی ، ترجمه و تصحیح زهرا خوشابی زاده و زهرا مستمندی ، تهران ، نشر قلم ، چاپ اول .
- همایی ، جلال الدین (1389) ، فنون بلاغت و صناعات ادبی ، تهران ، هُما ، چاپ سی ام .